تصور کنید به مسافران سبزوار می گویید این شهر محل رزمگاه رستم و سهراب بوده و آرامگاه اسطوره ای سهراب قهرمان جوان شاهنامه اکنون در این شهر قرار دارد. به  احتمال زیاد آن ها مشتاق می شوند که از محل بازدید کنند. بالاخره شاهنامه کتاب بزرگی است که شهرت جهانی دارد و در میان همه داستان های شاهنامه ، رزم رستم و سهراب چیز دیگری است و قطعا محل وقوع این داستان و آرامگاه یکی از قهرمانان آن، می تواند در خیلی از شاهنامه پژوهان، ادبیات دوستان، علاقه مندان داستان های تاریخی و حتی بسیاری از مردم عادی انگیزه مهمی برای بازدید ایجاد کند.

حالا به عنوان یک سبزواری با افتخار دست این مسافران را می گیری و میاوری به باغ ملی سبزوار تا لوکیشن یکی از مهمترین داستان های شاهنامه فردوسی را نشانش دهی. او حتما در ذهن خود محدوده ای وسیع و با عظمت با چشم اندازهایی زیبا و  المان هایی متعدد را تصور میکند که به بازنمایی داستان ها و قهرمان های شاهنامه میپردازند. اما درعمل فقط یک قبر محقر آجری و سیمانی را در انتهای محوطه باغ ملی میبیند که در محاصره پارکینگ اتومبیل های کارمندان شهرداری گرفتار شده است!

چنین غفلتی، چقدر برای این شهر و مسئولان و مردمش زشت و گران تمام خواهد شد؟! این وضعیت فعلی آرامگاه اسطوره ای سهراب در سبزوار است. اما ظاهرا قرار است وضع از این هم اسف بارتر بشود.

پارکینگ فعلی یک پارکینگ مسطح زمینی است. اما ظاهرا برخی شورائیان و مدیران شهرداری تصمیم دارند در نزدیکی همان محل یک پارکینگ طبقاتی بسازند. حالا شاید در کنار آن پارکینگ طبقاتی یک چیزکی هم به عنوان المان برای آرامگاه سهراب درست کنند. اما مسافران و گردشگران سبزوار در عمل چه چیز را خواهند دید؟ اگر بخواهند در کنار این المان برای ثبت خاطره عکس یادگاری بگیرند در پس زمینه عکس ها و فیلم هایشان چه چیزی ثبت می شود؟ یک پارکینگ طبقاتی سرد و بی روح لابد پر از اتومبیل های به درد نخوری که این روزها مورد استفاده بیشتر ما ایرانیان است! حال آنکه در سال های قبل همه  این محیط برای پروژه احیای آرامگاه سهراب و رزمگاه رستم وسهراب در نظر گرفته شده بود.

خواهش دغدغه مندان فرهنگی سبزوار این است که در روزگاری که در همه دنیا از اندک ترین چیزها، برای خلق زیبایی ها و هویت بخشی به شهر و کشور خود و جذب گردشگر استفاده میکنند، لطفا شهرداران و شورائیان و همه مسئولان اجرایی، در شهر عظیم الشأن تاریخی و فرهنگی سبزوار بزرگتر و آینده نگرانه تر فکر کنند و اگر همت انجام کارهای بزرگ را ندارند، حداقل زمینه انجام این کارها را برای آیندگان نیز از بین نبرند!