شعر شهاب سبزواری درباره مرحوم دکتر حمیدیان: مردی که کارنامه او روسپید بود
جامعه دانشگاهی، فرهنگی و توسعه گرای سبزوار، امروز جمعه 22 دی ماه چهلمین روز درگذشت دکتر علیرضا حمیدیان را ناباورانه به سوگ نشسته اند. مردی که همه یکصدا به علم و عمل او در حوزه توسعه سبزوار، اعتدال رفتار سیاسی، تعامل سازنده با جامعه، سلامت نفس و مهربانی و دلسوزیش برای پیشرفت شهر، استان و […]
جامعه دانشگاهی، فرهنگی و توسعه گرای سبزوار، امروز جمعه 22 دی ماه چهلمین روز درگذشت دکتر علیرضا حمیدیان را ناباورانه به سوگ نشسته اند. مردی که همه یکصدا به علم و عمل او در حوزه توسعه سبزوار، اعتدال رفتار سیاسی، تعامل سازنده با جامعه، سلامت نفس و مهربانی و دلسوزیش برای پیشرفت شهر، استان و کشور عزیزمان صحه می گذارند.
n
در این مدت که از فوت مرحوم حمیدیان گذشته است هر یک از دوستداران روش و منش عالی او، به شکلی سعی کرده اند در زنده نگاه داشتن یاد و نامش بکوشند. از جمله استاد حسین شنوایی ملقب به شهاب سبزواری از شاعران پیشکسوت و اثرگذار در جامعه هنری غرب خراسان، شعری زیبا در وصف زنده یاد حمیدیان سروده که به خط آقای دکتر سید ابوالفضل حسینی خوشنویسی شده است.
n
امید سبزوار در این پست به مناسبت چهلم مرحوم حمیدیان به انتشار این شعر خوشنویسی شده می پردازد:
n
مردی که کارنامه او رو سپید بود / چشم و چراغ روشن اهل امید بود
n
نامش نماد توسعه و چاره جویی اش / بر زخم های کهنه مردم جدید بود
n
مردی شبیه لاله، شبیه برادرش / آرام و سربلند و نجیب و حمید بود
n
از سبزوار هر چه به خون جگر نوشت / گل های سرخ باغچه های نوید بود
n
آزاده بود و میوه او سبز بودنش / سروی که ایستادگی او رشید بود
n
با زوزه های کوردلان هم صدا نشد / از شیر، راه و رسم شغالان بعید بود
n
خاکی تر از تواضع و آبی تر از غرور / مجموعه شگفت مراد و مرید بود
n
با آن که در اصالت راهش ثبات داشت / جغرافیای باور او نوپدید بود
n
یک لقمه بر نداشت به نام حسینیان / از سفره ای که پیرغلامش یزید بود
n
پیوسته پاکدستی او مثل آفتاب / می شست آنچه را که سیاه و سپید بود
n
یک عمر در گشودن دل ها و قفل ها / پیشانی گشاده برایش کلید بود
n
آمد زُلال مثل شهاب و زلال رفت / این چشمه در پذیرش دریا شهید باد
n
n
n
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید