آشنایی با عفت سادات ایزی بانوی هنرمند گیوه باف با طرح هایی خلاقانه در سبزوار
بسیاری از جوانان اصطلاحاً امروزی دست کم از دهه شصت و هفتاد به بعد شاید گیوه را فقط به عنوان پاپوش مردان سالخورده قدیمی می شناسند. زیرا فقط پدربزرگ های ریش سپید و با صفایشان را دیده بودند که گیوه های ساده و تقریبا یک رنگ و یک مدلشان را به پا می کردند و […]
بسیاری از جوانان اصطلاحاً امروزی دست کم از دهه شصت و هفتاد به بعد شاید گیوه را فقط به عنوان پاپوش مردان سالخورده قدیمی می شناسند. زیرا فقط پدربزرگ های ریش سپید و با صفایشان را دیده بودند که گیوه های ساده و تقریبا یک رنگ و یک مدلشان را به پا می کردند و به سر کارهایشان می رفتند و یا دوران بازنشستگی خود را در جمع هم سن و سالانشان در پارک ها و یا در پاتوق های محلی شان سپری می کردند. گاهی هم پاشنه آن را می خواباندند تا پوشیدن و درآوردنش برایشان راحت تر باشد.
n
حالا ولی مدتی است گیوه ها شکل و شمایل بسیار متفاوتی پیدا کرده اند تا حدی که ممکن است یک جفت از آن ها را پای یک آقا پسر یا دخترخانم شیک پوش که بهترین برندهای مد روز لباس را بر تن دارند، ببینیم که با طرح ها و مدل هایی خلاقانه حسابی استایل او را خاص و متفاوت می کنند.
n
گیوه بافی هنری است که این روزها دوباره در سبزوار احیا شده است. آن هم با همت بانوی هنرمندی که برند یگانه را برای کارهای خود انتخاب کرده و البته در حال حاضر در کار خود یگانه و یکه تاز است.
عفت سادات ایزی متولد ۱۳۶۰ سبزوار است. او دارای مدرک کاردانی تربیت مربی کودک و همچنین مدرک کارآفرینی در رشته عروسک بافتنی از فنی وحرفه ای مشهد است. او از سال 89به صورت قراردادی در آسایشگاه معلولین ذهنی امیرالمومنین سبزوار مشغول به کار است و همواره هنر گلیم بافی، عروسک بافی و گیوه دوزی را در خلال همه کارهای دیگرش با جدیت دنبال کرده است.
n
عفت ایزی درباره نحوه علاقه مندی و ورودش به این گونه فعالیت های هنری در مصاحبه با خبرنگار امید سبزوار می گوید: مادرم یک خیاط و بافنده قدیمی بود و من از همان دوران کودکی با هنر بافتنی آشنا شدم و اکنون 25 سال است که در فعالیت های هنری مشغولم. اوایل لباس می بافتم، بعد از آن در کار ساخت عروسک و گلیم بافی مشغول شدم. هم اکنون نیز در موسسه معلولین ذهنی امیرالمومنین سبزوار به آموزش عروسک بافی و گلیم بافی مشغولم. در موسسه عارفه به مدیریت خانم حکمت شعار نیز به صورت رایگان به دختران آن موسسه آموزش عروسک بافتنی را ارائه دادم. همچنین از طرف کمیته امداد در روستاهای دولت آباد و باغجر برای بچه ها و خانم ها آموزش عروسک بافی داشتم.
اما ورودم به هنر گیوه بافی، به پیشنهاد خواهرزاده ام بر می گردد که از من خواسته بود برایش گیوه ببافم. ابتدا برایم سخت به نظر می رسید اما از آنجایی که رقیب های کاری ام در حوزه عروسک بافی زیاد شده بودند و من همیشه دوست داشتم کارهای خاص انجام دهم، با تشویق و حمایت های همسرم به چندین شهر سفر کردم و گیوه بافی را آموزش دیدم و به این عرصه وارد شدم.
n
گیوه نوعی پاپوش سبک وخنک وقابل شستشو است. درآمدش بد نیست ولی زحمت زیاد دارد. باید عشق و علاقه داشته باشی که بتوانی دراین کار موفق شوی. این کار قبلا در سبزوار توسط آقای گنجی با سبکی دیگر انجام می شد ولی از وقتی ایشان فوت کردند دیگر کسی نبود. من بعد ازمدتها این کار را احیا کردم. تفاوت گیوه هایی که من درست می کنم با گیوه های قدیم این است که در گذشته گیوه ها فقط با نخ پنبه و تخته چرم یا پارچه ای درست می شد اما الان از «پی یو» برای کفی گیوه ها استفاده می کنیم که در اصطلاح گیوه بافی به آن کفی طبی می گویند و هم دوام کار را افزایش می دهد و هم قیمت را پایین می آورد. همچنین امروزه از نخ های ابریشم مصنوعی یا نخ پنبه رنگی و نیز پولک و سنگ برای زیبایی و تنوع کار استفاده می کنیم.
n
در قدیم گیوه ها فقط مخصوص آقایان بود اما امروزه بانوان هم از گیوه هایی که ما تولید می کنیم و نقش ها و تزئینات هنری جذابی دارند، استفاده می کنند. طرح هایی که روی گیوه ها می زنم به سلیقه مشتری بستگی دارد بعضی از طرحها برگرفته از ذهن خودمان است و بعضی اوقات مشتری طرح دلخواه خود را می فرستد. بعضی از مشتری ها طرحهای لنگه به لنگه دوست دارند ولی بیشتر دو لنگه مثل هم می خواهند. به هر حال تنوع کار باید بالا باشد تا بتوان به سلیقه همه مشتریان جواب داد.
برای عرضه محصولات خود قبلا در موزه مردمشناسی سبزوار غرفه ای داشتم اما از زمانی که غرفه ها را از هنرمندان گرفتند کارهایم را فقط در فضای مجازی ارائه می دهم و کارگاهم در منزل پدریم قراردارد و آن دسته از مشتریانم که ساکن سبزوارند، بعضا به کارگاهم در منزل پدرم مراجعه می کنند.
زمانی که بنده و چند هنرمند دیگر در موزه مردمشناسی سبزوار غرفه داشتیم، خیلی برای گردشگران جذاب بود و به بازدید غرفه هایمان می آمدند و بعضا خریدهایی می کردند. خصوصاً غرفه من چون با محصولات رنگارنگ خودم تزئین شده بود خیلی برایشان جذاب بود. انگار وجود این غرفه ها به موزه فضایی زنده بخشیده بود. اما ناگهان اداره میراث فرهنگی حکم تخلیه غرفه ها را برای همه بچه های هنرمندی که آنجا کسب و کار خودشان را راه انداخته بودند گرفت و بدین ترتیب بی جا و مکان شدیم. فروشم اوایل کم شد. اما به مرور با کمک فضای مجازی وحمایت مردم خوب و هنردوستمان دوباره توانستم به عرضه محصولاتم به مشتریان بپردازم.
n
می توانم بگویم، هیچ حمایتی از طرف مسئولین نداشتهام فقط آقای حبیبپور رئیس فعلی اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سبزوار بنده را به چند نمایشگاه دعوت کرد که همین جا از ایشان تشکر و قدردانی میکنم.
n
n
n
n
n
n
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید